فراهم نمودن زمینه تفریح، استراحت و سرگرمی
فراهم نمودن زمینه تفریح، استراحت و سرگرمی
نوجوان هرچه در جمع خانواده خوش و خوشنود باشد، خانواده برایش ارج و ارزش پیدا میکند. باید خانه و خانواده را پذیرنده او و خوشایند او کرد. این انتظار که او خودش را برازندهی قالبهای موجود خانواده کند، نشدنی است. دوران تغییر و بالیدن اوست و کارهایی هم که دنبال آنها است متغییرند و رشد میکنند[1]
زندگی در محلههایی که تراکم جمعیت در آنها زیاد است، فشار فوق العادهای به والدین و نوجوانان وارد میکند. والدین باید امکان سرگرمی، استراحت و تفریحات سالم را برای فرزندانشان فراهم کنند. شرکت در مسابقات ورزشی، رفتن به پارک و ترتیب دادن مسافرت های دسته جمعی، رفتن به باشگاههای ورزشی، تفریحی، فرهنگی و مجامع دینی میتواند از بروز بزهکاری جلوگیری کند.[2]
فعالیتهای ذهنی نوجوانان و جوانان در زمینه ادامه تحصیل و مطالعه زیاد خصوصاً ر ایام امتحانات، ممکن است با از دست رفتن نشاط و تعادل حیاتی آنان همراه شود. چنین وضعیتی ممکن است سبب بروز بسیاری از اختلالات روانی همچون نوروز، افسردگیها و نارساییهای جسمی به ویژه از نوع بیماریهای روانتنی شود.در این شزایط برخوراری از یک برنامه جامع و پیشبینی فرصتی آزاد و فارغ از کار، مهمترین گام در پیشگیری از آسیبهای روانی است. فقدان حد اقلی از اوقات فراغت در زندگی روزمره باعث افزایش اضطراب و فشار روانی شده، زمینه اختلال در قوای حسی و ادراکی را فراهم میآورد و فرد در تفکر مولد و خلاق با مشکل مواجه می شود. به طور مسلم همانطوری که فشار ذهنی و روانی ناشی از فعالیتها و مشغلههای مستمر و بیوقفه نه تنها موجب اختلال در بهداشت روانی فرد می شود، بلکه قدرت فراگیری ادراک مطالب و نگاهداری ذهنی را به حداقل می رساند.[3]
1/6/5- تفریحات سالم و بهداشت روان
نوجوانان و جوانان برای آزاد کردن انرژی متراکمی که در وجود شان انباشته است به تفریح و سرگرمی نیاز دارند،. نیازهای آنان در این زمینه انکارناپذیر است و نباید و نمی توان به جای پاسخ مناسب، نیازهای شان را سرکوب کرده و یا سرسری از آن گذشت. نیاز سرکوب شده، رمینه مساعدی برای انحراف آنان و پژمرده شدن روحیه آنان فراهم میآورد.[4]
تفریحات سالم در توسعه سلامت روان نقش زیادی دارند. در زیر به برخی ازین نقشها پرداخته شده است: تفریحات سالم فرصتهایی را ایجاد میکند که نوجوانان، خشم و پرخاشگری خود را ابراز کنند، در حالیکه به دلیل محدودیتهای محیط درس و کار راهی برای تخلیه آنها ندارند. تفریحات سالم فرصت های برای سازندگی و خلاقیت مناسب با تواناییها و قابلیتها ایجاد می کند. تفریحات سالم فرصت های مناسبی برای کسب آرامش و رهایی از تنش ها و نگرانی ها در زندگی روزانه است. روانشناسان معتقدند که همه این نیازها را می توان به وسیله انواع تفریحات سالم برآورده ساخت. اوقات فراغت، فرصتی مناسب برای استفاده مفید و سرگرم کننده است.[5]
همه کودکان و نوجوانان نیاز به تفریح و شادمانی دارند و اگر والدین، مدرسه و جامعه از کمک به ارضای این نیاز غفلت کنند از یک وظیفه مهم شانه خالی کردهاند. هر نهاد تربیتی رسمی یا غیررسمی باید اصل مهم فراهم کردن امکانات مختلف را برای یاری نوجوان در لذت بردن طبیعی و معقول بپذیرد و این امر میسر نمیشود مگر این که فرصتهای مناسب برای آن فراهم شود. شادمانی و لذت جویی از ویژگیهای طبیعی انسان است و از همان اوایل طفولیت ظاهر میشود. نقطه مقابل این ویژگی عاطفی انسان، درد و رنج و ناراحتی است که تداوم آن در جریان زندگی فرد میتواند منجر به اختلالهای روانی و کم رشدی فرد شود. از نشانههای مهم سلامت روانی و عقلانی فرد شادمانی روحیه و رضایت و امیدواری است. افرادی که در دوره کودکی و نوجوانی ازین موهبتهای مهم روانی محروم باشند در ادامه زندگی خود در دوره جوانی و بزرگسالی و پیری نیز معمولاً از سلامت کامل روانی برخوردار نخواهند بود. فردی که شادمان است به سلامت خود و دیگران کمک میکند.[6]
2/6/5- سفر و بهداشت روان
بیشتر اضطرابها و افسردگی ها، فشارها و تنشها، بیماریهای روانی و اختلالات رفتاری ناشی از شرایط حشک و یکنواخت و بعضاً نامطلوب و ملالآور زندگی است. حضور مستمر و یا تداعی محرکهای ناخوشآیند در زندگی روزمره، خانه، محل کار و محدوده ی آمد و شد، سلامت روان فرد را به مخاطره میاندازد. عزم سفر و تغییر محیط به طور موقت و گاه دایم، مؤثرترین شیوه تأمین بهداشت روان و بالطبع سلامت جسم و جان است. امروزه توصیهی مؤکد درمانی روانشناسان و روانپزشکان حاذق برای کاهش فشارهای روانی – اجتماعی، تغییر محیط و گریز از شرایط نامطلوب، سفر به مناطق تازه و اقامت موقت در روستاها و شهرهای دور و نزدیک و فراموشی محرکهای ناخوشآیند و آزار دهندهی محیط یکنواخت زندگی، بازیابی نشاط و انرژی روان است. سیر و سفر علاوه بر کاهش فشارهای روانی، با ایجاد تغییرات قابل توجه در حوزه شناختی و نظام بازخوردها و نگرشهای فرد نسبت به پدیدههای مختلف، ظرفیتهای فکری و قدرت روانی وی را در پذیرش و تحمل دیگاه ها و نظرهای متفاوت افزایش می دهد و از متمرکز شدن فشارهای روانی، آشفتگیهای فکری و تلخ کامیها پیشگیری می کند.[7]
3/6/5- ورزش و سلامت روان
ورزش از سن کودکی تا پایان عمر پزشک بدون هزینهی است که همیشه و در همه حال همراه انسان است. ورزش از سن ده سالگی باید جزو برنامه اصلی زندگی هر فردی باشد«عقل سالم در بدن سالم است» ورزش انسان را کمالگرا و شجاع بار میآورد و داروی بسیار قوی برای بیماریهای پنهان روحی است. در دوره نوجوانی ورزش موجب میشود که جوان از انحرافات بسیاری دوری سازد و اوقات فراغتش را صرف تندرستی جسم و روح کند. ورزش در برطرف کردن هیجانهای روحی جوانان که برخاسته از نیروی جوانی است بسیار مؤثر میباشد؛ زیرا هیجانهای دوران جوانی اگر مهار نشوند از مسیر بزهکاری راه باز میکنند و برای جوان مشکلساز می شوند.[8]
برای برخوردار شدن از سلامت و تندرستی و بهرهوری از یک زندگی شاداب و پرنشاط، نوجوانان و جوانان، نیازمند به انجام فعالیت ورزشی متناسب با سن خود هستند. بهترین زمان کسب توانایی، دوران نوجوانی و جوانی است و بهترین وسیله برای کمک به آنان برای کسب قابلیت ها، بازی و ورزش است.
ورزش علاوه بر رشد شخصیت انسان و ایجاد شخصیت مثبت در فرد باعث ایجاد روحیهای مقاوم در برابر موانع و مشکلات میشود. هم چنین ورزش باعث کسب اعتماد به نفس و تقویت سیستیم عصبی و شادابی روح و روان شده و بهبود مناسبات اجتماعی را به دنبال دارد. ورزش کسالت و تنبلی را از فرد زدوده و با ایجاد نشاط و شادابی، او را برای انواع کارها و وظایف فردی و اجتماعی آماده می سازد. رهبران دین مبین اسلام در مورد تربیت بدنی راهنمایی های فراوانی دارند. از پیامبر گرامی اسلام در این باره روایاتی وجود دارد و فقهای اسلامی بخشی از کتب خود را به این موضوع اختصاص دادهاند. منظور از تربیت بدنی، تقویت جسم و تمرین آن برای تحمل ناهمواری ها است و بهره برداری و تمتع از زندگی، همواره یکی از اهداف تربیت بدنی در اسلام بوده است.[9]
3/6/5- کار و بهداشت روان
وجود ضرب المثلهای چون «بیکاری مادر بیماری است» و «شیطان همیشه برای دستهای خالی کار بدی مییابد» اهمیت توجه به اوقات فراغت و نحوه گذراندن آن را خاطرنشان میسازد.[10] بنابراین وجود اشتغال برای نوجوانان یک ضرورت است و بیکار بودن آنان معضلاتی را به بار خواهد آورد و در همین زمینه شهید مطهری میفرمایند: در مجله " بهداشت روانی " خواندم که پاستور دانشمند معروف گفتهاست : " بهداشت روانی انسان در لابراتوار و کتابخانه است " . مقصودش این است که بهداشتروانی انسان به " کار " بستگی دارد وانسان بیکار خود بخود بیمار میشود.مناینجا نوشتهام که اختصاص بهلابراتوار و کتابخانه ندارد، کلیه کارهایی کهمیتواند انسان را عمیقاجذب کند و فکر را بسازد خوب هستند.
در همان مجلهاز ولتر نقل کرده بود که میگفته است: هر وقت احساس میکنم که درد و رنجبیماری میخواهد مرا از پایدرآورد ، به کار پناه میبرم . کار بهترین درماندردهای درونی من است
در همان کتاب " اخلاق " ساموئل اسمایلز یادم است نوشته بود:بعد از دیانت،مدرسهای برای تربیت انسان بهتر از مدرسه کار ساختهنشده است.و ازبنیامین فرانکلین نقل کرده بود که:" عروس زندگی کار نام دارد. اگر شمابخواهید داماد این عروس بشوید(یعنی شوهر این عروس بشوید) فرزند شما "سعادت " نام خواهد داشت" پاسکال گفته است:" مصدر کلیه مفاسد فکری واخلاقی، بیکاری است. هر کشوری که بخواهداین عیب بزرگ اجتماعی را رفع کندباید مردم را به کار وادارد تا آنآرامش عمیق روحی که عده معدودی از آن آگاهنددر عرصه وجود افراد برقرارشود " . و سقراط گفته است : "کار ، سرمایهسعادت و نیکبختی است."[11]
7/5- آموزش مهارتهای زندگی
والدین باید فرزندان را با مهارتهای زندگی آشنا سازند، منظور از مهارت توانایی بکار بردن مؤثر دانش و تجربه شخصی است و ضابطه اصلی داشتن مهارت، اقدام و عمل مؤثر در شرایط متغیراست(علاقمند1374). مهارتهای زندگی به سه دسته تقسیم میشوند: - مهارتهای زندگی روزمره که شامل مدیریت امور مالی، اداره منزل، آگاهی نسبت به مسایل بهداشتی و سلامتی، آماده سازی و مصرف غذا، خرید و مصرف کالا، مسؤولیت شهروندی و... است. – مهارتهای اجتماعی/ شخصی: که دستیابی به خود آگاهی و اطمینان به خود، کسب استقلال و دستیابی به رفتار مسؤولانه و روابط بین فردی، حل مسأله و... را شامل میشود. و مهارتهای حرفهای و شغلی(ادیب1382.) . مهارتهای زندگی تأثیر مثبت در افزایش عزت نفس دانشآموزان داشته است. همه افراد نیازمند به عزت نفس هستند و عزت نفس بر همه سطوح زندگی اثر میگذارد. عدم ارضای نیاز عزت نفس، نیازهای اساسیتر و گستردهتر دیگر را نیز محدود میسازد. پژوهشها نشان داده است که نوجوانانی که از عزت نفس بالا برخوردارند خیلی زودتر یاد میگیرند روابط مفیدی با دیگران برقرار کرده، بهتر میتوانند از فرصتها استفاده کنند، مولد و خودکفا باشند، هم چنین در مقایسه با نوجوانان و جوانانی که عزت نفس پایینی دارند، دیدگاه روشنتری نسبت به مسیر زندگی خویش دارند.[12]
نوجوانانی که آمادگی دارند به آینده خودشان فکر کنند از فرصتهای بیشتری بهرهمند می شوند تا نوجوانانی که فکر نمی کنند. نوجوانی که به این مسأله پی میبرند که اگر بتوانند با مردم سازگاری اشته باشند راههای بیشتری برای رویارویی با آنها خواهند داشت بعضی از مهارتهای سخت زندگی وجود دارند که نوجوانان باید آنها را یاد بگیرند تا بتوانند به عنوان یک بزرگسال زندگی مستقلی اشته باشند. در غیر این صورت آنها بدنبال خوشیهای زودگذر میروند که باعث هدر رفتن پول، وقت، سلامتی و آینده شان خواهد شد. این مهارتها را «ب ولتس» به صورت زیر مطرح کردهاند:
- دانستن این واقعیت که زندگی توأم با روزهای خوب و بد است.
- دانستن این که ما می توانی یاد بگیریم چطور از عهده انجام کاری نسبتاً سخت براییم.
- دانستن این که چطور کارها را سازمان دهیم. و بعضی چیزها را در اولویت قرار دهیم.
- دانستن این که ما قادر به انجام هر کاری نیستیم. و دانستن این که چه اتفاقی در شرف وقوع است.
لارم به ذکر است که همه مهارتهای زندگی در دوره نوجوانی آموخته نمی شوند. بعضی از این مهارت هادر دوره کودکی و بعضی دیگر در دوره جوانی و بزرگسالی کسب می شوند.[13]
[1]- ر.ک. مایکل، ترجمه نیسان گاهان، راهنمای رفتار با نوجوان، ص184.
[2]- بیابانگرد، همان ، ص284.
[3]- اکبری، ابوالقاسم، نیازهای نوجوانان و جوانان، ص136. به نقل از محمدی 1389.
[4]- احمدوند، بهداشت روان، ص286. به نقل از: حیدری 1370.
[5]- اکبری، ابوالقاسم، همان، ص137.
[6]-لطفآبادی، روانشناسی رشد، ج2، ص162.
[7]- ر.ک. اکبری، ابوالقاسم، همان، صص182-183.
[8]- ر.ک. عطاری کرمانی، عباس، اینگونه فرزند تان را تربیت کنید ، ص403 و 404.
[9]- ر.ک اکبری، همان، صص 81 و 82.
[10]- احمدوند، بهداشت روانی، ص286. به نقل از: (کرباسی، وکیلیان، 1377).
[11]- شهید مظهری، تعلیموتربیتدراسلام، ص429 و430.
[12]- ر. ک. اکبری، نیازهای نوجوانان و جوانان، صص239 تا251.
[13]- ر.ک. اکبری، همان، ص251.