حسادت کودکان
حسادت کودکان
حسادت کودکان در این سن بسیار طبیعی است فراوان دیده شده است که تولد یک نوزاد جدید در خانواده و توجه والدین و سایر بستگان به او، حسادت کودک را برانگیخته است. کودکی که تا کنون تنها فرزند یا کوچکترین فرزند خانواده و مورد توجه والدین بوده است با تولد برادر یا خواهر تا مدتی دچار اشکالات رفتاری میشود و گاه این مشکلات به صورت واکنشهای غیر معقول و حتی تهاجم به نوزاد جدید، خودنمایی میکند و گاه موجب شبادراری یا مشکلات عاطفی دیگر میشود. هوشیاری پدر و مادر و توجه طبیعی به کودک بزرگتر تا اندازه زیادی به حل مشکل کمک میکند و حسادت را به مرور از بین میبرد. مخصوصاً پدر میتواند در ساعاتی که مادر مشغول مراقبت از کودک تازهوارد است، به کودک بزرگتر توجه بیشتری نماید.
والدین باید از مقایسه بین کودکان با یکدیگر و تبعیض بین آنها شدیداً پرهیز کنند و به کودکان توجه یکسانی داشته باشند و اگر قصد تشویق یکی از آنها را دارند، نباید موجبات رنجش دیگران را فراهم کنند. کودکان در سنین سه تا شش سالگی علاقه شدیدی به مربی خود دارند و سعی میکنند توجه او را به خود جلب کنند. ازین رو والدین و مربی باید توجه داشته باشد که اگر کودکی بیش از اندازه مورد محبت او قرار گیرد، حسادت سایر کودکان را برمیانگیزد.
معمولاً شدیدترین دوره حسادت کودک تا شش سالگی است؛ چون در این مدت کودک به والدین خود سخت وابسته است و علایق او در خارج از محیط خانواده بسیار کم است؛ ولی بمرور در میان دوستان و همسالان خود در مدرسه جایگاهی پیدا میکند، در این موقع تحمل کودک در خانواده، زیاد مشکل نخواهد بود.[1]
6/8/3- ترسهای کودکانه
ترس از وسایل دفاعی موجود زنده در برابر خطر است؛ بنابراین مقدار متعادل و منطقی آن برای کودکان ضروری است. در سنین سه چهارسالگی، انواع ترسهای کودکانه طبیعی است، ترس از تاریکی و رعد و برق، ترس از بعضی حیوانات و ترس از مرگ در بین کودکان شایع است و تا پنج شش سالگی غیر عادی نیست. ترسهای غیر منطقی و مرضی، بیشتر در کودکان ناراحت، مضطرب و وابسته دیده میشود. دامنه تشویش و نگرانی در این نوع ترسها از ترسهای طبیعی و منطقی بسیار زیادتر است. معمولاً در این گونه کودکان علائم دیگر تشویش و ناامنی، مانند اختلال در خواب و خوراک، جویدن ناخن، شبادراری و غیره نیز دیده میشود. درمان این کودکان با تغییر وضع زندگی و روابط خانوادگی و از بین بردن ناراحتی و اضطراب امکانپذیر است.
قرار دادن این کودکان در موقعیتی که از آن وحشت دارند یا متوسل شدن به زور و مشاجره در مورد آنان، کمکی به حل مشکل نمیکند. ترس کودک باید پذیرفته شود و هرگز نباید مورد تمسخر دیگران قرار گیرد تا این که با رشد ذهنی بیشتر بر ترس خود غلبه کند.
از مهمترین اقداماتی که ترسهای کودکان را از بین میبرد، پیدا کردن علت تشویش و نگرانی کودک است. از سختگیری بیش از اندازه در مورد کنترل ادرار و دفع کودکان باید کاسته شود و فشار زیادی در این مورد به کودک وارد نشود و اگر مشاجراتی با کودک در این زمینه وجود داشته است، تعدیل شود. بیان داستانهای ترسناک برای کودکان یا امر و نهی بیش از اندازه در مورد تغذیه کودک و آداب آن، میتواند عوامل نامساعدی در ایجاد اضطراب و نگرانی کودک باشد. در صورتی که کودک، مورد حمایت بیش از اندازه بزرگسالان قرار گیرد و خود فرصت رشد، پرورش و استقلال و ابداع را نداشته باشد، ایجاد شرایط طبیعی، موجبات رضایت و امنیت خاطر او را فراهم خواهد کرد. کودک باید اطمینان داشته باشد که والدین از او حمایت می کنند و فقط در پی آنند که علت ترس او را بیابند و هیجگونه خطری در این راه او را تهدید نمیکند. رفتار والدین در ایجاد ترس در کودکان و همچنین تخفیف ترسها بسیار مؤثر است. مادری که هنوز نتوانسته بر بسیاری از ترسهای خود فایق آید، آنها را خواه ناخواه به فرزند خویش منتقل میکند؛ زیرا کودک بیشتر تحت تأثیر رفتار والدین است.[2]
9/8/3- لکنت زبان کودکان
لکنت زبان در میان کودکان بسیار شایع است و بیشتر در بین پسرها و در سنین دو تا پنج سالگی دیده میشود. لکنت زبان به صورت اختلال در آهنگ کلمات یا مکث کردن در بین کلمات، تکرار و کشیدن صداها یا تبدیل صداها به صداهای جانشین و ادای بریده کلمات مشخص میشود. بیشتر کودکان در حضور جمع و بخصوص در مدرسه یا در حضور افراد غریبه وضع دشوارتری دارند و به عکس، در تنهایی یا هنگام سرود خواندن و همنوایی با دیگران اشکالی در تکلم ندارند. در بسیاری از موارد، بین لکنت زبان کودک و حالات عاطفی او، ارتباط زیادی وجود دارد؛ یعنی لکنت زبان بر اثر اضطراب و ناراحتی کودک به وجود میآید.
گاهی لکنت زبان به علت اختلالی است که در رشد مغز پیش میآید. علت لکنت زبان هرچه باشد، خواه حالات روانی طفل یا اختلال در رشد مغز، به علت طرز برخورد نادرست والدین و آثاری که بر کودک میگذارد، بمرور به ناراحتیهای عاطفی دیگر همراه میشود و مسأله را برای کودک پیچیدهتر میکند.
برای درمان لکنت زبان، مخصوصاً لکنت زبان که به علت اضطراب و ناراحتیهای کودک به وجود آمده باشد، باید به کودک توجه زیادی کرد و سعی شود تا کشمکشها و ناراحتیهای کودک تا آنجا که ممکن است از بین برود. این ناراحتیها معمولاً با رفع اضطراب و ناراحتی کودک، رفع شدنی است؛ ولی نباید انتظار داشت که لکنت زبان به طور ناگهانی بهبود یابد و کاملاً از بین برود. بهبود لکنت زبان به مرور صورت می گیرد و در طول مدت بهبود نیز مواردی از برگشت مشاهده میشود.[3]